خانه تگ‌ها آرشیو پیوندها بیوگرافی

امان از این زمستون

امان از این زمستون

واقعاً که امان از این زمستون، وقتی می­رسه یکی دو تا مهمون به خونه­هامون اضافه می­شه. میاد یک گوشه خونه می­شینه و همه رو دور و بر خودش جمع می­کنه. همیشه سر این...

نظر ۰ بازدید ۳۶
جنگ درخواب

جنگ درخواب

فيلمی درمورد جنگ جهانی دوم وحمله ارتش امريكا به جزيره ای تحت تصرف ژاپن رو ميديدم كه كم كم پلكهام سنگين شدو خوابم برد .ولی ديدن فيلم تاثيرخودشو گذاشته بود وخودم رو درم...

نظر ۰ بازدید ۴۰
حکایتی از گلستان بعدی!

حکایتی از گلستان بعدی!

بازرگان متمکنی را میشناختم که عمرش از هفتاد فزون بود.شبی در جزیره کیش مرا به مجموعه تجاری خویش خواند. دم به دم مرا همی گفت که فلان ویلایم به فلان سامان است و فلان برج ب...

نظر ۰ بازدید ۳۵
قیمت تومان

قیمت تومان

دارم از نرخ گزافش گله چندان که مپرسکه چنان زو شده‌ام بی سرو سامان که مپرستا زدم هر چه پس‌انداز خودم را به دلاراُفت کرد آنقدَر این قیمت تومان که مپرسکس به امید کذا ...

نظر ۰ بازدید ۳۴
پیکان

پیکان

می‌سازمش اگر شده با صادرات نفت!می‌سازم از گذشته آن، باصفاترشدستم اگر به بوق مگانش نمی‌رسدجانم فدای دنده پیکان پنچرش...

نظر ۰ بازدید ۳۰
شاعر جوان

شاعر جوان

بعد این، شعر نان نخواهد شدشاعری، قوت جان نخواهد شدذوق آدم که پیر شد دیگربا جوایز جوان نخواهد شد...بعد یک عمر شاعری کردنسود ما جز زیان نخواهد شدبر لب جو نشستی و دیدیکه ح...

نظر ۰ بازدید ۲۷
من در عجبم

من در عجبم

من تو کار این مردم موندمنمیدونم چه رفتاری بکنی تا راضی شنسلام بدی میگن دیدی ازم ترسید سلام دادسلام ندی میگن مثل گاوه ادب نداره کهبرا آشتی پیش قدم شی میگن منت کشی میکن...

نظر ۰ بازدید ۲۵
از خداحافظ تا خداحافظ

از خداحافظ تا خداحافظ

خداحافظ....هميشه که خداحافظ حرف رفتن نيست....خداحافظ يعني آهاي فلاني من ازخدا ميخواهم تورا دربرار هفتاد نوع بلاي طبيعي و سزاريني محافظت کند....راستي حرف از هفتاد نوع بلا...

نظر ۰ بازدید ۲۵
هشتمین روز هفته

هشتمین روز هفته

شنبه خیاره وقتی که از ته بخوریشیکشنبه هندوانه بازش که میکنی سفیدهدوشنبه اما هلو اونم هسته جداسه شنبه قهوه،نسکافه،کاپوچینو،سفارش با شماستچهارشنبه پیش غذا ،سوپ خوشم...

نظر ۰ بازدید ۳۰
تاثیر دعا

تاثیر دعا

مرد پولداری در کابل، در نزدیکی مسجد قلعه فتح الله رستورانی ساخت که در آن موسیقی بود و رقص، و به مشتریان مشروب هم سرویس می شد.ملای مسجد هر روز موعظه می کرد و در پایان مو...

نظر ۰ بازدید ۳۵
طنز ادبی ميخواستم مهندس بشوم

طنز ادبی ميخواستم مهندس بشوم

بعد از اينکه سال اول دبيرستان رو با دو سه تا تجديدي که داشتم به پايان بردم و قبول شدم بر خلاف ميل باطنيم و به خواست بقيه وارد رشته هاي فني شدم اونم مهندسي ، خدا رحم کنه !...

نظر ۰ بازدید ۳۸
تجربه تلخ هم صحبتی با جناب حافظ

تجربه تلخ هم صحبتی با جناب حافظ

فال حافظی که چند سال پیش گرفتم،مرا به اینکه پایان انتظار نزدیک است،وعده داد!و حالا چند سالی ستبه هر فال فروشی،با غضب نگاه می کنم.انتظاری که قرار بود تمام شود،فقط طولا...

نظر ۰ بازدید ۳۴
موش و گربه ای که من دیدم!

موش و گربه ای که من دیدم!

سر ظهری و آسمان نیمه ابری تهران از خانه خارج می شوم به جهت پارک نوردی هنوز چند قدمی نرفته ام که زیرا ماشین پراید همسایه صحنه جالب و شاید هم عجیبی نظرم را جلب می کند ...گر...

نظر ۰ بازدید ۲۵
رانندگی همسرم

رانندگی همسرم

همسرم تازه گواهینامه گرفته است او پس از دو سال تلاش بی وقفه قبول شد افسر از همسرم خوشحال تر بود خانمم می گفت تازه دختری بدون آرایش برای گواهینامه گرفتن آمده بود براش د...

نظر ۰ بازدید ۴۴
شانس

شانس

"شانس فقط یک بار درِ خانهِٔ هر آدمی را میزند"البته مطلب فوق فقط و فقط در خصوص یک آدم بد شانس حقیقت دارد ..اگر نه که شانس در خانه آدمهای خوش شانس را از پاشنه در میاورد، ای...

نظر ۰ بازدید ۲۸
توی دلار!

توی دلار!

مدت زیادی می گذشت که تنها توی پارک نشسته بودم انسوتر خانمی جوان و ریزه میزه روی صندلی مثل من تنها روی صندلی روبرو نشسته بودبعد از دیر زمانی آمد کنار م و گفت سلام جناب ...

نظر ۰ بازدید ۴۵
  البته این دیگر طنز نیست اما خیلی زیباست :

البته این دیگر طنز نیست اما خیلی زیباست :

در زمان فرخی یزدی رضا شاه محدودیت زیادی برای روزنامه ها و مطبوعات قرار داده بود و اجازه نمی داد کوچکترین انتقادی نسبت به وضع جامعه صورت بگیرد فرخی یزدی برای عبور از س...

نظر ۰ بازدید ۴۹
فتحلی شاه و زنان شاعرش

فتحلی شاه و زنان شاعرش

فتحلیشاه روزی میان دو بانو نشسته بود به نامهای جهان و حیات شاعری این چنین گفت : نشسته ام به میان دو دلبرو دو دلم که را به مهر ببندم در این میان خجلم جهان گفت : تو پاد...

نظر ۰ بازدید ۳۶
همزاد پنداری

همزاد پنداری

کودکی را کوزه چون شکست چنان فغان آورد که دل سنگ بسوخت...مستی که از فلان کوی بگذشت گفتا:این لابه و فغان از بهر کوزه ای بی مقدار است یا از درد یتیمی...؟کودک چون هق هقش فرو ب...

نظر ۰ بازدید ۴۲
بهاالدین خرمشاهی

بهاالدین خرمشاهی

قرآن به حقیقت رسیداز حقیقت به طنزاز طنز به حافظ شیرازبعد نوشت:حافظ،حافظه ی ماستو ما به احترام حافظ ،کلاه از سر برداشتیمتا حافظ به کله ی طاس ما بخنددشما را نمی دانم،در...

نظر ۰ بازدید ۴۴
رخوت شراب

رخوت شراب

كسی را پدر در چاه افتاد و بمرد. او با جمعی شراب میخورد. يكی آنجا رفت، گفت: پدرت در چاه افتاده است. او را دل نمی داد كه ترك مجلس كند. گفت: باكی نيست مردان هرجا افتند. گفت: مر...

نظر ۰ بازدید ۴۲
عاقبت كسب علم

عاقبت كسب علم

معركه‌گيری با پسر خود ماجرا مي‌كرد كه تو هيچ كاری نمي‌كنی و عمر در بطالت به سر مي‌بری. چند با تو بگويم كه معلق زدن بياموز، سگ ز چنبر جهانيدن و رسن بازی تعلم كن ...

نظر ۰ بازدید ۵۳
حكايت حضرت يونس عليه‌السلام

حكايت حضرت يونس عليه‌السلام

پدر حجی سه ماهی بريان به خانه برد. حجی در خانه نبود. مادرش گفت: اين را بخوريم پيش از آن كه حجی بيايد. سفره بنهادند. حجی بيامد دست به در زد. مادرش دو ماهی بزرگ در زير تخت پن...

نظر ۰ بازدید ۴۴
ياد خدا و پيامبر

ياد خدا و پيامبر

شخصی از مولانا عضدالدين پرسيد چطور است كه در زمان خلفا مردم دعوی خدايی و پيغمبری بسيار می كردند و اكنون نمی كنند. گفت: مردم اين روزگار را چندان ظلم و گرسنگی پيش آمده اس...

نظر ۰ بازدید ۴۱




۱۲۳



  روانشناس ایرانی در لندن   |   ساخت وبلاگ  


رپورتاژ آگهی ثبت کن و دیده شو !! رپورتاژ آگهی ثبت کن و دیده شو !! مشاهده